کارآفرینی، استارت اپ، نوآوری

برای ساختن یک استارت اپ جای مناسبی اومدید. :)

برای ساختن یک استارت اپ جای مناسبی اومدید. :)

۶ مطلب با موضوع «ریسک» ثبت شده است

چند روزی هست که سرخورده هستم! علت اش هم کاملا واضحه هرچه بیشتر به دنبال سرمایه گذار می گردم نتیجه کم تری می یابم. انگار در فضای اکوسیستم استارت اپی ایران هنوز سرمایه گذاری در استارت اپ ها جا نیفتاده است.

مسلمه بعد از یک مدت که از لانچ شدن استارت اپ می گذرد برای توسعه کار نیازمند سرمایه خواهی بود ولی سرمایه گذار خطر پذیر تقریبا تا بحال ندیده ام. امیدوارم هرچه زودتر یک سرمایه گذار پیدا کنم.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ اسفند ۹۵ ، ۱۸:۰۰
داوود گودرزیان

سلام

در اولین تجربه رسمی خودم در بازاریابی شکست خوردم! در عین بهت و ناباوری متوجه شدم چقدر بازاریابی سخت و پیچیده است. برای بازار یابی باید نبض بازار در دستت باشه! برای گفت و گو با هر صنف و قشری باید با الفبای اون صنعت اشنا باشی!بسیاری از بازاری ها علاقه ای به تغییر رسم و رسوم قدیمی خود ندارند ترجیح می دهند به روش چند ده ساله قدیمی خود ادامه حیات بدهند و این سخت ترین قسمت ممکنه برای راضی کردن بازار است! بله در اولین تجربه بازاریابی رسمی خودم شکست خوردم ولی درس های فوق العاده زیادی از این شکست گرفتم شاید ده ها بار شکست بخورم ولی بالاخره یک بار موفق خواهم شد!

به امید اون روز

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۵ ، ۰۰:۱۲
داوود گودرزیان


رویج کارآفرینی، تلاشی برای توسعه فرهنگ، اندیشه و اقدامات کارآفرینانه در بین افراد و گروه‌های مختلف جامعه است. در رهیافت‌های توسعه کارآفرینی، ایجاد فضای کارآفرینانه در جامعه یک هدف بلندمدت است حال آنکه در کوتاه‌مدت، اهدافی نظیر افزایش انگیزه، توانمندی، مهارت و تمایل افراد برای راه‌اندازی کسب‌و‌کارهای کارآفرینانه و افزایش حمایت‌های اجتماعی از کسب‌و‌کارهای مخاطره‌آمیز مد نظر قرار دارد. بدیهی است در این راستا مسئولیت و نقش بی‌بدیل نهادهای علمی و آموزشی نظیر دانشگاه‌ها بیش از دیگرآحاد جامعه خواهد بود. به جهت نقش و رسالت عظیم مجامع دانشگاهی در اعتلای فرهنگ کارآفرینی و به عنوان یک الزام و ضرورت انکار‌ناپذیر درخط مقدم طلایه‌داران راستین و حامیان حقیقی این حرکت تعالی‌آفرین باید حضور فعال داشته باشند تا در کنار دیگر نهادها و مراکز اثربخش و کارآمد جایگاه شایسته ایران اسلامی در پیشرفت اقتصادی محقق شود.
با این رویکرد پژوهشکده دانشجویی شهید اعتباری و معاونت جوانان اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی اصفهان با همکاری مدیریت نوآوری و تجاری‌سازی فناوری دانشگاه صنعتی اصفهان اقدام به طراحی و اجرای رویدادی کارآفرینی ایکاب (مخفف اولویت، ایده، کار و برکت) کرده‌‌اند.
با توجه به دیدگاه سازمان توسعه و همکاری‌های اقتصادی، در برنامه‌های ترویج کارآفرینی به سه جنبه ذیل پرداخته شده است:
 افزایش علاقه و انگیزه در افراد؛ که نیازمند آگاهی نسبت به فرصت‌های شغلی و جذاب‌بودن آنها برای افراد است. در این زمینه معرفی الگوهای موفق می‌تواند بسیار اثربخش باشد.
 دسترسی به عوامل فرصت‌ساز؛ شامل دسترسی به منابع اطلاعاتی برای یافتن ایده‌های کسب‌و‌کار، خدمات آموزشی و مشاوره‌ای، تماس با صاحبان کسب‌و‌کار، زیرساخت‌های حمایتی مورد نیاز کارآفرینان، مشوق‌ها و حمایت‌های مالی.
 کسب مهارت‌های مورد نیاز؛ شامل مهارت فنی و مهارت مدیریتی. این مهارت‌ها از طریق برنامه‌های آموزشی و تجربه و یا از طریق فراگیری تجارب دیگران به‌دست می‌آید.
بر این اساس، سه هدف اساسی در برنامه‌های ترویج کارآفرینی را می‌توان انگیزش، مهارت‌آموزی و فرصت‌سازی دانست.
مهلت ثبت‌نام در رویداد ایکاب تا ۱۰ آذرماه است و پس از آن تا ۱۶ آذرماه فرصت‌ها و چالش‌ها بیان می‌شوند. در روزهای ۱۱ و ۱۲ آذرماه کارگاه‌های آموزشی برگزار می‌شود و ایده‌ها نیز در روز ۱۷ آذرماه طرح می‌شوند تا در همین ۱۴ ایده برتر انتخاب شوند و فرآیند تیم‌سازی برای آنها صورت پذیرد. در روز ۱۸ آذرماه تیم‌ها به صورت اولیه ایده‌های خود را ارائه می‌دهند. 
همچنین از ۱۹ تا ۲۶ آذرماه مراحل پیش‌شتابدهی، داوری‌های اولیه و نهایی انجام می‌شود و در پایان تیم‌های منتخب جهت تجاری‌سازی ایده خود حمایت می‌شوند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۲ آذر ۹۵ ، ۱۵:۰۳
داوود گودرزیان

اگر شما یک استارتاپ جدید راه انداخته اید بهتر است این مطلب را بخوانید تا با تعدادی از دلایل شکست استارتاپ ها آشنا شوید و سعی کنید که آنها را شناخته و نگذارید که خودتان با این مشکلات مواجه شوید.

در زیر تعدادی از این دلایل را بیان کرده ایم:

 

دلیل اول :مشکل بازاریابی

  • زمانبندی کسب و کار شما اشتباه است. این به این معنا می باشد که از لحاظ زمانی شرایط مناسبی برای محصول شما وجود ندارد و بازار آماده پذیرش محصول شما نیست.
  • محصول شما به مشتری ارزشی را نشان نمی دهد که بتواند برای خرید قانع شود و اگر کسی یک بار از شما خرید کرد انگیزه و اشتیاق کافی برای اینکه دوباره این کار را انجام دهد نخواهد داشت.
  • اندازه بازار و افرادی که این محصول برای برطرف کردن مشکل آنها به وجود آمده به اندازه کافی بزرگ نیست.

 

دلیل دوم: اشتباه بودن مدل درآمدی

 

یکی از شایع ترین علل شکست استارتاپها در جهان این است که کارآفرینان در مورد چگونگی به دست آوردن مشتریان بیش از حد خوش بین هستند. آنها با این فرضکه یک وب سایت جالب، محصول یا خدمات خوب ساخته اند، فکر می کنند می توانند مشتریان را سمت خود بکشانند. اما ممکن است برای چند مشتری اول این اتفاق بیافتد، اما پس از آن، هزینه جذب مشتری بسیار زیاد خواهد بود و باید این مشکل را برطرف نمود.

چیزی که واضح است این است که هزینه ای که شما برای جذب مشتری می کنید باید از ارزشی که آن شخص در طول عمر مشتری بودن خود برای شما ایجاد می کند بسیار کمتر باشد. اما اکثریت قریب به اتفاق کارآفرینان هزینه های واقعی جذب مشتری را نمی بینند. بسیاری از کسب و کارها وقتی از این موضوع آگاه می شوند و به بررسی هزینه ها می پردازند متوجه می شوند که هزینه جذب مشتری آنها بسیار بالاتر از ارزش ایجاد شده توسط مشتریان می باشد.

 

مفهوم مدل کسب و کار

یک راه ساده برای تمرکز بر روی آنچه در مدل کسب و کار شما مهم است این است که خود را در این دو سوال نگاه کنید:

 

  • آیا می تواند یک راه مقیاس پذیر برای به دست آوردن مشتریان پیدا کنید؟
  • آیا می توانید ،کسب درآمدی در سطح قابل توجه بالاتر از هزینه ها از آن دسته از مشتریان داشته باشید؟

فکر کردن در مورد چنین چیزهای ساده ای در چنین شرایطی می تواند بسیار مفید باشد. دو قانون دیگر نیز در مورد مدل درآمدی وجود دارد:

قانون CAC/LTV

قانون بسیار ساده است:

  • CAC <LTV

CAC = هزینه به دست آوردن مشتری
LTV =
ارزشی که یک مشتری ایجاد می کند

 

برای محاسبه CAC ، شما باید هزینه کل فروش و بازاریابی خود را، (از جمله حقوق، برنامه های بازاریابی، مسافرت، و غیره) را محاسبه و آن را تقسیم بر تعدادی از مشتریان که شما در طول آن دوره از زمان به دست آورده اید نمایید. برای مثال اگر در یک بازه زمانی شما ۱ میلیون تومان هزینه مارکتینگ و فروش نموده و ۱۰۰۰ کاربر به دست آورده اید، CAC  برابر می شود با ۱۰۰۰ تومان به ازای هر مشتری.

 

برای محاسبه LTV، شما باید به  حاشیه ناخالص درامد ازمشتری (خالص از همه نصب و راه اندازی، پشتیبانی، و هزینه های عملیاتی) در طول عمر خود را نگاه کنید. برای کسب و کارهای ساده با یک هزینه و درآمد، محاسبه خیلی ساده است. برای کسب و کار است که درآمد اشتراک در محدوده زمانی معین می شود، باید با در نظر گرفتن درآمد ماهانه تکرار، و تقسیم بر تعداد ماهانه کاربران محاسبه می شود.

 

دلیل سوم: تیم مدیریت ضعیف

یک مشکل فوق العاده رایج که منجر به شکست بسیاری از استارتاپ ها می شود، ضعف تیم مدیریت است. تیم مدیریت خوب به اندازه کافی هوشمند برای جلوگیری از دلایل ۲، ۴ و ۵ خواهد بود. تیم مدیریت ضعیف به احتمال زیاد در موارد زیر اشتباه خواهند داشت::

 

  • آنها اغلب در استراتژی ضعیف هستند، ساخت یک محصول که هیچ کس آن را نمی خرد. در صورتی که یک مدیر باید قبل و در حین توسعه کار، بازار را ارزیابی نموده باشد و پس از به نتیجه رسیدن بررسی ها اقدام به ورود بازار نماید.
  • آنها اغلب در اجرا ضعیف هستند، که منجر به ایجاد مسائلی در تولید محصول و همچنین به موقع آماده نشدن آن و ورود ضعیف به بازار می گردد.
  • تیم ضعیفی زیر نظر آنها شکل می گیرد و در نتیجه عملیات اجرایی آنها نیز ضعیف می گردد.

 

دلیل چهارم: سرمایه مورد نیاز

 

یک دلیل عمده که باعث شکست استارتاپها است کمبود منابع مالی می باشد. یک کار کلیدی یک مدیرخوب این است که درک خوبی از مقدار پول باقی مانده برای رسیدن به اهداف شرکت داشته باشد و بداند با مقدار دارایی موجود آیا می توان به اهداف مورد نظر رسید یا خیر .

 

دلیل ۵: مشکلات محصول

دلیل دیگری که باعث شکست یک استارتاپ می باشد این است که آنها محصولی تولید و ایجاد کرده اند که نیاز بازار و یا جامعه نمی باشد.

 

بیشتر اوقات اولین محصولی که استارتاپ ها راه اندازی می کنند، چیزی نیست که بازار نیاز داشته باشد. در بهترین موارد، با چند تجدید نظر تبدیل به محصولی مناسب برای بازار می گردد. در بدترین موارد، محصول به تغییرات اساسی بنیادین نیاز خواهد داشت. اگر این اتفاق بیافتد نشانه روشنی از این می باشد که تیم قبل از شروع کار بازار را ارزیابی ننموده است و ایده ای را شروع کرده اند که فاقد اعتبار لازم می باشد و در واقع مدیر شرکت نیز کار خود را در ارزیابی بازار به درستی انجام نداده است.

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ آذر ۹۵ ، ۰۰:۲۶
داوود گودرزیان


بسیاری از کارفرمایانی که مشتاق راه‌اندازی کسب‌وکار خود هستند، می‌گویند سرمایه‌ی کافی برای این کار را ندارند. حتی بعضی از آن‌ها ایده‌های بکری نیز دارند؛ ولی فکر می‌کنند برای شروع بیزینس، باید برنامه‌ی جامع درازمدت و سرمایه‌ی کلان داشته باشند. اما واقعیت این است که بیشتر کارآفرینان موفق، با تلاش فراوان و بضاعت کم، توانسته‌اند کسب‌وکار خود را راه بیاندازند. پس اگر واقعا به دنبال تأسیس کسب‌وکار خود هستید، همیشه راهی برای انجام آن، حتی با وجود داشتن منابع کم خواهید یافت. در اینجا به پنج نکته‌ی کلیدی اشاره می‌کنیم که کارآفرینان موفق برای شکوفایی و پیشرفت بیزینس خود استفاده می‌کنند.

۱. از مشاوره‌های رایگان استفاده کنید

نیکول دبوم (Nicole DeBoom)، یک ورزشکار حرفه‌ای است که در رشته‌ی سه‌گانه به مدت ۱۱ سال فعالیت کرده است. او اطلاعات زیادی در مورد لباس‌های ورزشی بانوان داشت؛ اما هیچ‌گاه وارد صنعت پوشاک نشده بود. راه حل او این بود که از یک گروه مشاوره کمک بگیرد؛ که هم بتوانند به پرسش‌های او در این زمینه پاسخ دهد و هم او را با افراد دیگری در این صنعت آشنا کنند. نیکول توضیح می‌دهد:

در ابتدای کار هفته‌ای یک بار، دیدارهایی کوتاه برای صرف قهوه داشتیم. از همان زمان تلاشم این بود که از سخنان آن‌ها نهایت استفاده را ببرم.

نتیجه‌ی این کار شگفت‌انگیز بود: نیکول شرکت پوشاک خود را تأسیس کرد و تاکنون توانسته است، ۲۵ میلیون لباس ورزشی به فروش برساند. استفاده از مشاوران نقش مهمی در موفقیت بیزینس نیکول داشته است.

۲. یک سرمایه‌گذار مشتاق پیدا کنید

یکی از اهداف بهره‌گیری از مشاوره‌‌های تجاری، یافتن شرکای بالقوه برای سرمایه‌گذاری در شرکت شما است. جف وستر (Jeff Wester) یک نمونه‌ی عالی در این مورد است. جف در نظر داشت یک کارگاه آهنگری به سبک قدیمی در اورگون (Oregon) بسازد. او با شخص ثروتمندی آشنا شد که قبلا تجربه‌ی این کار را داشت. او موافقت کرد تا قطعه‌ای زمین در اختیار جف قرار دهد و هزینه‌های خرید تجهیزات کارگاه را نیز پرداخت کند. جف هم‌اکنون در کسب‌وکار خود موفق شده است و توانسته است تمام بدهی‌های خود به همراه سود سرمایه‌گذاری را پرداخت کند.

۳. از تجهیزات دسته دوم  یا قرضی استفاده کنید

جاستین گلد (Justin Gold) با استفاده از همزن و خردکن، بهترین کره‌ی آجیلی (مغز بادام) روی زمین را تولید می‌کرد و محصولات خود را در بازار محلی می‌فروخت. او تصمیم گرفت کسب‌وکار خود را توسعه دهد؛ از این‌رو با چند تولید‌کننده‌ی بزرگ کره‌ی بادام‌زمینی گفتگو کرد. آن‌ها به جاستین گفتند نمی‌توانند به محصولات خود، عسل و شیره‌ی افرا یا دیگر عناصر غذایی اضافه کنند، چون باعث سوختن دستگاه‌های بزرگ آن‌ها می‌شوند.

جاستین با خود فکر کرد چرا او می‌تواند این کار را در آشپزخانه‌ی خود انجام دهد ولی کارخانه‌های بزرگ با تجهیزات چند میلیون دلاری قادر به انجام آن نیستند. او توانست با قیمت ناچیزی چند وسیله‌ی دسته دوم - شبیه آن چیزی که در آشپزخانه‌ی خود داشت - تهیه کند. جاستین اخیرا توانست بیزینس خود را به قیمت ۲۸۶ میلیون دلار به صنایع غذایی Hormel بفروشد.

۴. برای حضور جدی در بازار، محصول جالبی برای فروش ارائه کنید

آلن لیم (Allen Lim) سال‌های زیادی در صنعت دوچرخه‌سواری حضور داشته است. او نوشیدنی‌های کاملا طبیعی تولید می‌کرد که بعضی از بهترین دوچرخه‌سواران حرفه‌ای از آن استفاده می‌کردند. او تصمیم گرفت فعالیت خود را به‌صورت حرفه‌ای و در قالب بیزینس ادامه دهد؛ اما سرمایه‌ای در دست نداشت. آلن یک گاری کهنه مخصوص پخت کیک فانلی خرید و آن را به یک آشپز‌خانه‌ی تولید بوریتو (نوعی غذای مکزیکی) تبدیل کرد. او با حضور در مسابقات دوچرخه‌سواری مختلف، روی گاری خود بوریتو می‌فروخت تا هزینه‌های بازاریابی محصولات شرکت خود را تأمین کند. آلن توانست با استفاده از درآمدی که از فروش بوریتو نصیب او شد، کل هزینه توزیع محصولات خود در سراسر کشور را تا ۸۰۰ دلار کاهش دهد. اکنون شرکت او با نام Skratch Labs به تولید محصولات سالم و طبیعی برای ورزشکاران حرفه‌ای و آماتور می‌پردازد.

۵. قبل از تولید محصول، آن را بفروشید

خرید محصولات شرکت شما توسط مشتریان، بهترین نشانه برای تائید بیزینس شما است. در بسیاری از موارد، شما می‌توانید محصولات خود را حتی قبل از تولید، به فروش برسانید. برای مثال، یک کارآفرین توانست نیم میلیون دسر یخ‌زده را قبل از تولید به فروش برساند. دیوید کن (David Cann) توانست محصولات خود، دابل روبات (Double Robot) را با قیمت کلی ۱.۵ میلیون دلار، قبل از تولیدشان به فروش برساند. شرکت Power Practical  قبل از اینکه دستگاه‌های تولید انرژی خود را بسازد، توانست با فروش آن‌ها در کیک‌استارتر (Kickstarter)، مبلغ ۱.۵ میلیون دلار  درآمد کسب کند. پس قبل از اینکه زمان و هزینه‌ی زیادی در تولید انبوه محصول خود صرف کنید، با عرضه‌ی تعدادی از آن‌ها به مشتریان، می‌توانید بازار فروش آن را ارزیابی کنید.

به‌طور خلاصه باید گفت برای به سرانجام رساندن کارها با منابع و سرمایه‌ی اندک، همیشه راه‌هایی وجود دارد. گروهی از مشاوران را پیدا کنید که با مشاوره‌ی رایگان خود بتوانند اطلاعات مفیدی به شما ارائه دهند؛ با سرمایه‌گذاران مشتاق آشنا شوید؛ با تجهیزات دسته دوم و ارزان‌قیمت کسب‌وکار خود را شروع کنید؛ برای تأمین سرمایه می‌توانید محصولات جانبی به فروش برسانید و در نهایت قبل از تولید محصولتان، آن‌ها را به فروش برسانید. مهم‌ترین توصیه‌ی ما به شما، این است که همین الآن شروع کنید، اجازه ندهید کمبود بودجه، شما را از راه‌اندازی بیزینس مورد علاقه‌تان منصرف کند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ آذر ۹۵ ، ۰۱:۱۷
داوود گودرزیان
به نقل از کتاب شرکت نوپای ناب ترجمه ناصر غانم زاده.


ریسک ها در شرکت های نوپا معمولا به سه دسته تقسیم می شوند:
ریسک محصول
ریسک مشتری
ریسک بازار


برای حل این ریسک ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

 
ریسک محصول- رسیدن درست به محصول

۱-نخست مطمئن شوید مساله ای دارید که ارزش حل کردن دارد.
2-سپس کوچک ترین راه حل ممکن را تعریف کنید یا همان
MVP.
MVP
-3خود را ساخته و در مقیاس کوچک اعتبار سنجی کنید.
4-سپس آنرا در مقیاس بزرگ بازبینی کنید.


ریسک مشتری- ساخت مسیری به سوی مشتریان

۱-نخست کسی که رنج می کشد را پیدا کنید.
2-سپس این بخش را محدود کنید به پذیرندگان آغازینی که هم اکنون محصول شما را به راستی می خواهند.
3-اکنون می توانید از کانال های برونگرا آغاز کنید.
4-اما به مرور کانال های درونگرای مقیاس پذیر بسازید- هرچه زودتر بهتر.


ریسک بازار- ساخت کسب وکاری پذیرفتنی
۱-به وسیله ی جایگزین های موجود رقبا را شناسایی کنید و قیمت راه حل خود را مشخص کنید.
2-نخست قیمت گذاری خود را با آنچه مشتریان می گویند بیازمایید یا همان تعهد شفاهی.
3-سپس با آنچه انجام میدهند یا با عمل شان.
4-ساختار هزینه های خود را بهینه کنید تا مدل کسب وکار جواب دهد.

 
 


۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ آذر ۹۵ ، ۲۰:۲۰
داوود گودرزیان